بخش اعظم نگین ها ی جواهر را کانی ها تشکیل می دهند . و جنس بسیاری از اجناس زینتی ، از سنگ یا شبه سنگ های طبیعی است . همه ی این ها مواد متبلور شده ی معدنی هستند که در طبیعت وجود دارند . آن گروه از نگین سنگ های طبیعی معدنی را که دارای ساختار فیزیکی و ترکیب شیمیایی مشخص و یکسانی باشند ، کانی های جواهر می نامند. و آن دسته از نگین سنگ های طبیعی معدنی را که از چند کانی مختلف تشکیل یافته اند ؛ سنگ تزیینی می نامند . فسیل ها و شبه سنگهای جواهر همچون مرجان ، مروارید ، کهربا ، صدف ، عاج ، شاخ و چوب را نیز که منشاء آلـی و غیر معدنی دارند اگر چه از کانی ها نیستند ولی از نظرمواد تزئینی در کنار گوهرها و از جهت بلور شناسی Crystallography ) ( در کانی شناسی علمی مورد مطالعه قرار می دهند.

بخش اعظم نگین ها ی جواهر را کانی ها تشکیل می دهند . و جنس بسیاری از اجناس زینتی ، از سنگ یا شبه سنگ های طبیعی است . همه ی این ها مواد متبلور شده ی معدنی هستند که در طبیعت وجود دارند . آن گروه از نگین سنگ های طبیعی معدنی را که دارای ساختار فیزیکی و ترکیب شیمیایی مشخص و یکسانی باشند ، کانی های جواهر می نامند. و آن دسته از نگین سنگ های طبیعی معدنی را که از چند کانی مختلف تشکیل یافته اند ؛ سنگ تزیینی می نامند . فسیل ها و شبه سنگهای جواهر همچون مرجان ، مروارید ، کهربا ، صدف ، عاج ، شاخ و چوب را نیز که منشاء آلـی و غیر معدنی دارند اگر چه از کانی ها نیستند ولی از نظرمواد تزئینی در کنار گوهرها و از جهت بلور شناسی Crystallography ) ( در کانی شناسی علمی مورد مطالعه قرار می دهند.

راه های تجربی گذشتگان برای شناخت سنگ های جواهر

یکی از مهمترین تخصص های کانی شناسی ، شناخت جواهرات اصل از شبه جواهرات بدلی است و به لحاظ اهمیت تمیز و باز شناسی اصل از بدل است که حافظ گله می کند ؛

آه آه از دست صرافان گوهر ناشناس هر زمان خر مهره را با دُر برابر می کنند

درقدیم شناخت تجربی، ملاک تمایز ودرجه بندی سنگ ها بود. و اهم معیار های آن عبارت بودند از : درخشندگی و بازتاب های ظاهری نور همچون تلاء لوء و شفافیت یا کیفیتِ رنگ که از آن در بسیاری از نگین ها به آب دار بودن تعبیر می شد. وهمچنین وزن مخصوص ، درجه ی سختی و نوع تبلور کلوخه های طبیعی . در مورد نگین های تراش داده شده به اصالتِ مقطع و لبه ی تراش ها و چگونگی تراش سنگ نیز توجه می شد. زیرا در مقایسه ی تراش نگین ها ، خطوط مقطع ها و لبه ی تراش ها عموماً در نگین های اصل تیزو سالم است ولی در نگین های مصنوعی منحنی یا لب پَر و خُرد شده اَست. چون سطح نگین های مصنوعی آسیب پذیر ترند . همچنین، وزن مخصوص و درجه ی سختی ، از عواملی است که در شناخت تجربی مورد توجه واقع می شد. عمدتاً همه ی سنگ های جواهر دارای وزن مخصوصی از ۵/۲ تا ۴ = gr/cm هستند . بنابر این ، متناسب نبودن حجم ( یا دامنه ی نگین ) با وزن آن نشانه ی غیر طبیعی بودن آن اَست. نکین های قیمتی و نیمه قیمتی اگرچه ممکن است در ظاهرو رنگ با مشابه خود یکسان باشند ، ولی دروزن مخصوص تفاوت دارند.
مثلاً : نگین های پولیستری ، از وزن مخصوص بسیار کمتری برخوردارند . و وزن مخصوص نگین های شیشه ای نسبت به کانی های جواهر مشابه خود کمتر اَست. درجه ی سختی اَکثر سنگ های جواهر قیمتی بیش از ۵/۶ موس (Mohs ) است. مقاومت وعدم سایش نگین های گران بها در برابر عوامل خارجی ، از علل تمایز و مقبولیت آن به شمار می آید. یکی از راه های تشخیص کانی های جواهر از یکدیگر و تمیز اصل از بدل آن ، خراش دادن نگین با جسم مشابه یا سخت تر وبررسی تأثیر سایش آنها است ؛ که در گذشته بسیار رایج بود. نگین های اصل با درجه ی سختی بیش اَز ۵/۶ سطح شیشه ها را خط انداخته و در مقابل سایش های سوهان آهنی تا حدودی مقاوم هستند.
دوام طبیعت خنک ومطبوع کانی ها یکی دیگر از ملاک های تجربی در گذشته بود ؛ به طوری که کانی های اصل دیر تر تحت تأثیر حرارت بدن و دست واقع می شوند و خنکی خود را بیشتر حفظ می کنند. به این ویژگی ، خاصیت رفع عطش یا خنکی می گفتند.

راه های علمی تشخیص سنگهای اصل از بدل

هم اکنون با تثبیت روشهای علوم تجربی در بررسی و مطالعه‌ی موضوعات طبیعی ، خواص سنگهای جواهرنیزبه صورت آزمایشگاهی مورد مطالعه قرارگرفته وتحقیقات وسیعی پیرامون آن ها انجام شده است .
به همین دلیل علوم جدید می‌کوشد با بررسی دقیق و تجربی از تجزیه‌ ساختمان سنگها ، به دسته بندی آنها پرداخته و روش قابل اتکایی را برای شناسایی کانی ها وبررسی خواص احتمالی هر یک از سنگها ارائه نماید . همچنین میکوشد تا به دور از افسانه های ساختگی و نظریه های غیر قابل اندازه گیری به آثار مختلف و پنهان آن واقف گشته و از آن بهره مند شود.
سنگ ها دارای ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاصی هستند ؛ که هر کس می تواند با کسب اطلاعات به ثبت رسیده از کانی ها و کسب تجربه بر اساس مشخصه های ظاهری و ملموس ، به اصالت و مرغوبیت آن پی ببرد.
اصلی ترین راه شناسایی کانی های قیمتی ونیمه قیمتی از مشابه های مصنوعی یا کم ارزش آن ، مقایسه خواص فیزیکی و شیمیایی آن هاست که یا با مشاهده ی ظاهری تشخیص داده می شود ویا با آزمایش قابل بررسی است. امروزه اگر چه با رشد تکنولوژی شباهت نگین های مصنوعی به اصل بیشتر شده ؛ ولی ، ابزار بررسی و راه های تشخیص اصل از بدل نیز دقیق ترند. مشخصات ظاهری برای تشخیص کانی های جواهر عبارت است از: رنگ ، شفافیت ، جلا و ناخالصی های طبیعی .
رنگ ( Colour ) : یعنی رنگ ظاهری و طبیعی کانی که در طبیعت مشاهده می شود. علت اصلی تفاوت رنگ در کانی ها ، وجود خواص فیزیکی و به طور عمده عناصر تشکیل دهنده ی متفاوت یا وجود مواد خارجی وارد شده در یک کانی است.عموم مردم کانی ها را براساس رنگ آن می شناسند . از همین روی تقسیم بندی کانی ها براساس رنگ عامیانه ترین نوع تقسیم است .
شفافیت ( Transparency ) : امکان عبور نور از درون کانی یا مشاهده تصویر اجسام از پشت نگین که آن را نیز به چهاردسته تقسیم نموده اند: شفاف ، نیمه شفاف ، نیمه مات و مات .
جلا ( Luster ) : انعکاس نور در سطح ظاهری کانی ، که با ضریب شکست نور رابطه ی مستقیم دارد. و آن را به پنج نوع تقسیم کرده اند:
الماسی ، شیشه ای ، صمغی یا ابریشمی ، صدفی یا مرواریدی ، چرب و فلزی همچون پیریت .
محتویات و نا خالصی ها ( Inclusions ) : یعنی وجود ذرات ریز در کانی . نا خالصی ها عمدتاً به شکل دانه های ارزنی یا سوزنی ، غبارهای ابری یا پـر مانند هستند که هم جنس کانی یا از جنس کانی های دیگر می باشند این ناخالصی ها غیر از موارد خاص ومعدود بیانگر اصالت ِ کانی های طبیعی بوده و به آن ارزش می بخشند.
پدیده چند رنگی ( Pleochroism ): تفاوت رنگ هر کانی از جهات مختلف به علت تراکم نابرابر ملکولی .
مهمترین ملاک های تجربی گذشته که هنوز مورد توجه قرار دارند و اصلی ترین معیار های اُپتیکی و آزمایشگاهی نوین که در کانی شناسی به کار گرفته می شوند عبارتند از:
رنگ سائیدگی ( Color of streak ) : اثر سایش کانی یا نگین آن بر صفحه محک چینی بدون لعاب . برای شناسایی یک کانی ابتدا رنگ گرد یا خاکه ی آن را برروی صفحه ی محک چینی مشاهده می کنیم.
رَخ یا کلیواژ ( Cleavage ) : تمایل شکسته شدن کانی در امتداد پیوند های منظم ملکولی بلور.که توجه به آن برای تراش سنگ های جواهر اهمیت بسیاری دارد. زیرا وجود ” رخ ” یا خط شکاف ، بیشتر کانی ها را در مقابل ضربه های حتی مختصر آسیب پذیر می سازد.
شکستگی ( Fracture ) : تمایل شکسته شدن کانی در امتداد سطوحی غیر از رَخ یا کلیواژ که مقطع این شکست به سه شکل مشاهده می شود : صدفی ، رشته ای ، ناهموار.

سختی ( Hardness ) : مقاومت سطح کانی در برابر سایش و خراش اجسام سخت. که براساس جدول موهس سخت ترین آن الماس ( M 10 ) و سست ترین آن تالک یا گرافیت نوک قلم ( M 1 ) می باشد.
وزن مخصوص یا چگالی ( Specific gravity ) : میزان وزن کانی نسبت به حجم آن . D = P / V
چگالی یک کانی تابع وزن اتمی عناصری است که در ترکیب آن به کار رفته اند.
تبلور ( Crystal system ) : شکل منظم و هندسی کانی ( براساس آرایش ملکولی ) که در طبیعت یافت می شود.اجتماع اتم های یون مثبت ( کاتین ـ Cation ) و یون منفی ( آنیون ـ Anion ) یا خنثی ، بنیا ن آرایش ملکولی و سپس شکل منظم کانی هاست که از نظر بلور شناسی به شش گروه تقسیم شده اند:

۱ـ کوبیک ۲ ـ تتراکونال ۳- مونوکلینیک ۴ـ تری کلینیک ۵ـ اُرتورومبیک ۶ـ هگزاگونال

ترکیب شیمیایی ( Chemical composition ) : ترکیب عناصر سازنده هر کانی می گویند . بنابراین کانی ها یی را که دارای عناصر سازنده ی مشترکی باشند ، هم گروه می نامند . زیرا هر یک از کانی های هم گروه دارای عناصر شیمیایی اصلی هستند و در گروه خود با عناصر دیگری کم یا زیاد همراهند. که آن عناصر اضافه درتعیین رنگ و خصوصیات ظاهری کانی مؤثرند.

بازتاب های نوری ( Optical properties ) :
بازگو کننده آثار تابش یا باز تاب های نور برسنگ جواهر می باشند . که عبارتند از :
ـ ضریب شکست نور ( Refractive ) : نسبت سرعت عبور نور درهوا بر نسبت سرعت عبور نوراز جسم.

ـ شکست مضاعف پرتو های نور (Double Refraction) : مشاهده دو خط پس از شکست در بلور کانی؛ در امتداد خط خارجی را گویند . که ممکن است اختلاف بعضی از خطوط شکستهای مضاعف بسیار کم باشد و فقط با دستگاه مخصوص ( رفراکتومتر ) قابل مشاهده و اندازه گیری باشند.

ـ پراکندگی پرتوها ( Dispersion ): به اختلاف ضریب شکست نور ، برای پرتوهای تجزیه شده نور پس از شکست از پرتو قرمز تا پرتو بنفش گفته می شود.

طیف جذبی نور (Absorption): طیف جذب نشده از پرتو های رنگی عبور کننده از یک کانی که توسط دستگاه اسپکتروسکُپ مورد مطالعه و اندازه گیری قرار می گیرد.

تتویر یا پرتوافشانی (Luminescence): عبارت است از تداوم تابناکی پس از قطع منبع نور.اگر هر یک از کانی ها پس از قطع تابش شدید نوربرای مدت کوتاهی روشنایی تابیده شده را در خود نگه دارد به این خاصیت فلورسنسی (fluorescence) یا تابناکی می گویند. اگر این پدیده تابناکی پس از تابش اندکی نور تداوم داشته باشد آن را فسفرسانسی (Phosphorescence) می نامند.
مدت کوتاهی روشنایی تابیده شده را در خود نگه دارد به این خاصیت فلورسنسی (fluorescence) یا تابناکی می گویند. اگر این پدیده تابناکی پس از تابش اندکی نور تداوم داشته باشد آن را فسفرسانسی (Phosphorescence) می نامند.